الم شنگه
مرا از بند آویزان کنید سروته شاید فکرش از سرم بی افتد.......
آنقدر به یاد تو هستم که اگر به یاد خدا بودم نیمی از بهشت از آن من بود.... دردها در وازه هانمی ارامند... برفی خاکستری بر جانم نشسته ..... میدانم که این درد این برف را آب خواهد کرد در پایان زمستانم نه برفی خاکستری هست نه جانی و نه دردی...
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |