الم شنگه
مرا از بند آویزان کنید سروته شاید فکرش از سرم بی افتد.......
به من گفت :گورت را گم کن! وحالابا گریه دنبال قبر من میگردد!! کاش آرام و پیش خودش میگفت: زبانم لال:............ الان گرمی نمیفهمی...... باران که میبارد دلم برایت تنگ تر میشود.... راه می افتم بدون چتر... من بغض میکنم... آسمانگریه می کند....
نظرات شما عزیزان:
اینو اااابنوبدون که بدون من هوا سرده
Power By:
LoxBlog.Com |